© تمام حقوق این سایت متعلق به انجمن علمی گروه مهندسی صنایع دانشگاه یزد می باشد.
آب وهوای کانادا بسته به مناطق مختلف،حتی از ایالتی به ایالت دیگر متغیرومتفاوت است. در شمال کانادا، فقط برای چند ماه،هوا به بالای صفر درجه میرسد.بیشتر مردم،در مرزهای جنوبی کشور که فصل بهارو تابستان حداقل7 ماه را شامل میشود، زندگی میکنند.
تنوع آب وهوایی در کانادا و وضعیت تقریباً غیرقابل پیشبینی آن،به مردم آموختهاست که همواره شرایط اقلیمی را برای انجام دادن کارهای خود،مد نظر داشتهباشند.
تنوع جمعیت و به دنبال آن تنوع فرهنگ یکی از ویژگیهای مشخص جامعهی کانادایی است.دولت کانادا،برای تنوع جمعیت ارزش زیادی قائل است و از طریق قانون چندفرهنگی، تلاش میکند ازمیراث فرهنگی شهروندان خود تا زمانی که قوانین را نقض نکنند، حمایت کند.
مردم کانادا به طور کلی، صبور، بسیار مودب و اجتماعی هستند.اگر چه به لحاظ فرهنگی فردگرا هستند ولی درعین حال،درمسائل اجتماعی بسیار مسئولیت پذیر وهمراه جامعه هستند.این تعادل،باعث کیفیت بالای زندگی در کانادا است.در کانادا،زبان انگلیسی و فرانسوی به عنوان زبان رسمی شناخته میشود و همهی خدمات و قوانین دولت،به هردو زبان قابل دسترسی است.
تحصیلات عالی در کانادا به سه بخش:کالج،دانشگاه و مدارس فارغ التحصیلی تقسیم میشود؛که دانشجویان برای تحصیل در دورهی ارشد،باید در دانشگاهها یا مدارس فارغ التحصیلی،ثبت نام کنند.
مدارس فارغ التحصیلی و آژانسهای تحقیقاتی،قسمتی از هزینههای دانشجویان خارجی را تحت عنوان بورسیه، برای راهیابی آنها به دورهی ارشد تأمین میکنند.
متقاضیان دریافت این بورسیهها،باید دارای صلاحیتهای علمی مثل:معدل بالا،مقاله و گاهی داشتن نمرهی مناسب اززبان انگلیسی باشند.طول دورهی کارشناسی ارشد،1تا 2 سال و زبان تدریس در دانشگاهها،انگلیسی و فرانسوی است.
1.Queen`s University Kingstone
2.York University
3.Concordia University Montreal
4.University of Guelph
5.McMaster University
6.University De Montreal
هزینههای زندگی و تحصیل،با توجه به شهر یا استان محل زندگی متفاوت است. با وجود معقول بودن نسبی هزینهها دراین کشور، بسیاری از دانشجویان خارجی باید درکنار تحصیل، کار کنند.تمام دانشجویان خارجی که مجوز تحصیلی دارند،میتوانند همزمان با تحصیل،تحت شرایطی در داخل وخارج از محل تحصیل خود،کار کنند.
بعد از اتمام تحصیلات، دانشجویان میتوانند تقاضای مجوز کار بدهند و تا زمانی که نتیجه مشخص نشدهباشد،میتوانند به صورت تمام وقت کار کنند.اگر مجوز صادر نشود باید به کشور خود بازگردند و درغیراینصورت،میتوانند تا زمان اعتبار مجوز، به کار کردن و زندگی در کانادا ادامه دهند.
پس به طور کلی،یکی از فاکتورهای مهم جهت انتخاب کشور هدف،توانایی شما برای پیدا کردن شغل مناسب بعد از اتمام تحصیلات است.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
ترس،پدیدهای پیچیده در عمق مغز شماست. دانشمندان علوم مغز و اعصاب شبکههای متفاوتی را شناسایی کردهاند که از اعماق سیستم لیمبیک تا قشر جلوی پیشانی و پشت سر میروند.وقتی این شبکهها ازنظر الکتریکی یا شیمیایی تحریک شوند،حتی در صورت عدم عامل ترس، باعث ایجاد ترس میشوند.
احساس ترس نه غیرطبیعی است و نه نشانهی ضعف: توانایی ترسیدن بخشی از عملکرد طبیعی مغز است. در حقیقت، کمبود ترس ممکن است نشانه آسیب جدی مغز باشد.
ترس،تجربهای ذاتاً ناخوشایند است که میتواند طیفی از خفیف تا فلجکننده را دربرگیرد.از پیشبینی نتایج یک معاینهی پزشکی تا شنیدن اخبار یک حملهی تروریستی مرگبار.حوادث هولناک میتواند اثری دائمی در مدار مغز شما ایجاد کند که برای مداوای آن به کمک حرفهای نیاز داشته باشد.بااینحال، در سایهی ترس زیستن و نگرانی مداوم و ناامنی روزمره،میتواند با تبدیلشدن به استرس مزمن یا اضطراب،بهمرورزمان بهصورت آرام اما جدی بهسلامت جسمی و روانی شما آسیب برساند.
بخشی از ترس،غریزی، بخشی تجربی وبخشی آموزش دادهشده است.بعضی از ترسها غریزی هستند: بهعنوانمثال درد به دلیل پیامدهای آن برای بقا باعث ترس میشود.ترسهای دیگری تجربی هستند: ما یاد میگیریم که از افراد، مکانها یا موقعیتهای خاص به خاطر ارتباطات منفی و تجربیات گذشته ترس داشته باشیم. بهعنوانمثال، یک حادثهی تصادف ممکن است هر بار که به یک قسمت از خیابان نزدیک میشوید در شما ترس ایجاد کند.
ترسهای دیگر آموزش داده میشود:هنجارهای فرهنگی غالباً حکم میکنند که آیا باید از چیزی ترسید یا نه.بهعنوانمثال، چگونه از آزارو اذیت برخی از گروههای اجتماعی (کارتنخواب،معتاد،برخی اقلیتهای قومی) بترسید زیرا جامعه تصوری از خطرناک بودن آنها ایجاد کردهاست.
ترس نیز تاحدی تصور میشود وبنابراین میتواند در غیاب چیزی ترسناک به وجود آید.درحقیقت، ازآنجاکه مغز ما بسیار کارآمد است،ما ازطیف وسیعی از محرکها میترسیم که ترسناک نیستند (ترس شرطی) یا حتی وجود ندارند (اضطراب پیشبینی). ما به دلیل آنچه تصور میکنیم ممکن است اتفاق بیفتد، میترسیم.
برخی از دانشمندان علوم مغز و اعصاب ادعا میکنند که انسانها،به دلیل توانایی یادگیری، تفکر و ایجاد ترس درذهن ما، ترسناکترین موجود روی کره زمین هستند؛ اما این ترس بیهدف میتواند به اضطراب مزمن دربارهی چیزی موهوم، تبدیلشده و ناتوانکننده شود.
اگر از قبل درحالت ترس هستید،از طریق فرآیندی به نام تقویت، پاسخ ترس شما تقویت میشود.وقتی شما بیمقدمه میترسید، حتی اتفاقات بیضرر هم ترسناک به نظر میرسند.اگر درحال تماشای یک فیلم مستند در مورد عنکبوتهای سمی هستید،قلقلک ناشی از نخ پیراهن در گردنتان شما را ترسانده و از جا میپراند.یا وقتی از امنیت شغلی خود نگران باشید،وقتی رئیس شما حتی برای یک جلسه معمولی شما را فرامیخواند، بیشتر عرق خواهید کرد.
وقتی ترس براعمال ما حاکم میشود با4حالت مواجه میشویم: متوقف میشویم، مقابله میکنیم، فرار میکنیم، یا وامانده در ترس فرومیرویم و خود را سرزنش میکنیم.
توقف؛ یعنی از انجام کار بازمیمانیم و بر روی نتایج منفی احتمالی متمرکز میشویم. مثلاً وقتی میفهمیم قرار است تعدادی از کارکنان شرکت را اخراج کنند،از هر اقدامی باز میمانیم و روی این فکر تمرکز میکنیم که اگر ما نیز جزءِ لیست باشیم،چه کنیم؟
مقابله(روبرو شدن)؛ با موضوع ترس مواجه میشویم. مثلاً نزد رئیس شرکت می رویم و توضیح می دهیم که چرا من نباید از کار برکنار شوم.
فرار؛به جای هراقدامی،ازعامل ترس رو می گردانیم و دنبال گریزگاه میگردیم.مثلاً بدون هیچ اقدامی حتی صحبت کردن با سایرهمکاران، به جستجوی کار دیگری میرویم.
وامانده؛ در این حالت نه میجنگیم نه فرار میکنیم، در ترسی مدام فرومیرویم وشروع به سرزنش خود میکنیم.مثلاً در مورد اخراجها دچار وسواس میشویم بدون هیچ اقدامی شروع به نشخوار وقایع و سرزنش خود میکنیم تا دلیلی برای اخراج خود پیدا کنیم. واماندگی در حالت ترس میتواند منجر به ناامیدی و افسردگی شود.
ما دربرابر تهدیدهای واقعی وخیالی، واکنش متفاوتی نشان میدهیم. تهدیدهای خیالی باعث فلج شدن میشوند. ترس از همهی چیزهای بدی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، شما را بسیار نگران میکند اما اقدامی نمیکنید. شما درحالت ترس گیرکردهاید، غرق درگیری با ترس خود هستید اما نمیدانید چهکاری باید انجام دهید.ازطرف دیگر، تهدیدهای واقعی باعث ایجاد شجاعت میشود. هنگامیکه تهدید قریبالوقوع و قابلشناسایی است، بلافاصله و بهسرعت وارد عمل میشوید. به همین دلیل است که افراد پس از یک ترس جدی برای سلامتی (بهعنوانمثال، حملهی قلبی) احتمال بیشتری دارد که عادتهای غذایی خود را تغییر دهند تا وقتیکه فقط آمار مربوط به اثرات مخرب غذاهای سرخشده را میخوانند.اگر میخواهید نیروهای خود را بسیج کنید، باید خود را در معرض خطر قرار دهید.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائهٔ محصول نرمافزاری با کیفیت که قابل اطمینان و باصرفه بوده و بر روی ماشینهای واقعی به طور کارآمدی عمل میکند.
مهندس نرمافزار اغلب شامل فرآیند خطی، تحلیل، طراحی، پیادهسازی و آزمون است؛ که با به کارگیری روشهای فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرمافزاری باکیفیت مطلوب در طول یک فرآیند انتخابی مناسب پروژه است.
کاربردهای مهندسی نرمافزار دارای ارزشهای اجتماعی و اقتصادی هستند؛ زیرا بهرهوری مردم را بالا برده است و سبب بهبود زندگی آنها میشود. مردم با بهرهگیری از نرمافزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برایشان شدنی نبود.
مجموعهای از نظریات، روشها، معماریها و فناوریهایی است که برای تبدیل دادههای خام به اطلاعات مفید و معنادار استفاده میشود.
اطلاعات کسبوکار مقادیر بزرگ را برای شناسایی و توسعه فرصتهای جدید به کار میگیرد. بهره بردن از فرصتهای جدید و اعمال یک استراتژی اثربخش میتواند مزیت بازار رقابتی پایداری بلندمدت را به ارمغان آورد.
کارکردهای رایج فناوری هوش تجاری شامل؛ گزارشدهی(Reporting)، پردازش تحلیلی آنلاین(online analytical processing)،تجزیه و تحلیل(analytics)،دادهکاوی(data mining)،پردازش رویدادهای پیچیده(complex event processing) است.
فناوری BI میتواند مقادیر زیادی از دادههای ساختار یافته و بعضاً بدون ساختار را برای کمک به شناسایی، توسعه و ایجاد فرصتهای استراتژیک جدید تجاری، مدیریت کند؛ در واقع هدف این فناوری این است که پردازش و تفسیر آسان از دادههای بزرگ را امکان پذیر کند.
داراییها دادهای بسیار انبوه، پرشتاب(دادههایی که با شتاب بالا تولید میشوند) و یا گوناگون هستند که نیاز به روشهای پردازشی تازهای دارند تا تصمیم گیری، بینش تازه و بهینگی پردازش پیشرفته را فراهم آورند.
بزرگ دادهها حرکت کسبوکار و فرآیند چرخش کار در سازمانها را مشخص میکنند. در این زمینه با دادههای بزرگ و متمایز که دائماً از لحاظ حجم، رخ تولید و تنوع در حال تغییر هستند سروکار داریم. نمونههایی از کلان دادهها؛
گزارشهای وبی، شبکههای حسگر، شبکههای اجتماعی، متنها و سندهای اینترنتی، اختر شناسی، مدرکهای پزشکی، پژوهشهای زمین شناسی و بازرگانی در اندازههای بزرگ و… .
استخراج اطلاعات نهان با الگوها و روابط مشخص در حجم زیادی از دادهها در یک یا چند بانک اطلاعاتی بزرگ گفته میشود.
داده کاوی، پایگاه و مجموعههای حجیم دادهها را در پی کشف و استخراج مورد تحلیل قرار میدهد.اینگونه مطالعات و کاوشها را در واقع میتوان همان امتداد و استمرار دانش کهن و همهجاگیر “آمار” دانست.
داده کاوی که به عنوان ابزاری برای کشف جرائم، ارزیابی میزان ریسک و فروش محصولات به کار میرود؛ دربرگیرنده ابزارهای تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور کشف الگوهای معتبر و ناشناخته در بین انبوهی از دادهها است.
داده کاوی غالباً در زمینهٔ تأمین امنیت ملی به منزلهٔ ابزاری برای شناسایی فعالیتهای افراد خرابکار شامل؛ جابهجایی پول و ارتباطات بین آنها و همچنین شناسایی و ردگیری خود آنها با بررسی سوابق مربوط به مهاجرت و مسافرت هاست.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
اولين جرقههای پيدايش مهندسی صنايع بهعنوان يك تخصص با آغاز انقلاب صنعتی در ابتدایقرن ۱۹ زده شد. انقلاب صنعتی كه با ظهور اختراعات جدی خصوصا در صنعت نساجی و اختراع ماشين بخار آغاز شد باعث بهكارگيری نيروی انسانی بيشتر و افول صنايع كوچك دستی شد. با گسترش كارخانجات، نياز به مديريت و تفكر مديریتی بيش از پيش احساس شد. افراد بسياری در جهت ارتقا كيفيت محصولات تلاش كردند. آدام اسميت؛ پدر علم اقتصاد پيشنهاد تقسيم كار را داد؛ وی بيان كرد كه ميتوان با تقسيم كار در كارخانه پيچسازی نتيجه كار را به مقدار زيادی بهبود بخشيد. به موازات اختراعات و نوآوری در فرآيندها، روش های حسابداری و هزينهيابی گسترش يافتند. روشهای تحليل علمی، آزمايش ها و اثباتهای علمی در طراحي و ساخت ابزارآلات و ماشينها بهكارگرفتهشد و درنتيجه، اثرگذاری اين تحولات در تفكر سازمان مديريت موجب شد مديريت علمی بهعنوان يك نگرش و روش حرفهای مطرح شود . اولين تلاش برای علمی شدن مديريت از آمريكا شروع شد. در سال ۱۸۸۱ فردريك تيلور پدر مديريت علمی، انديشههای خود را توسعه داد. فرانك گيلبرت و همسرش ليليان در جهت مطالعه كار با بررسی حركت توانستند ابزار جديدی را ابداع كنند؛ همچنين آنان به مسائل روانشناسي و انگيزههای انسانی توجه نمودند. عملكرد پرداخت پاداش و نتايج قابل قبول آن توسط امرسان ايجاد و توسعه يافت. مجموعه فعاليتهای تيلور و همعصرانش تحت عنوان مديريت علمی شناخته شد. كار اين افراد توسط انجمن مهندسين مكانيك آمريكا ارج نهاده شد و عرصه برای فعاليت تيلور و همفكرانش توسط اين انجمن ايجاد شد. در سال ۱۹۱۲ انجمنی برای ارتقا و رشد مديريت بنا نهاده شد كه در سال ۱۹۱۵ انجمن تيلور نام گرفت؛ اين انجمن از سال ۱۹۳۴ با عنوان انجمن مهندسی صنايع فعاليت خود را ادامه داد .
در اين دوران مديران علمی دارای تحصيلات مهندسی بودند و بسياری خود را مهندس صنايع قلمداد میكردند و گروهی نيز در حيطه مديريت به عنوان مشاوران مديريت مطرح بودند. بهتدریج مواد درسی و مدرك مهندسی صنايع و برنامههای مربوطه مورد توجه قرار گرفت و در نهايت دانشكده های مهندسی صنايع ايجاد و توسعه يافتند.
رشته مهندسی صنایع با پیشرفت سریع علوم و پیچیدگی روز افزون آن بالطبع سیستمهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافتهاست. حجم تولید و گستردگی خدمات آن چنان است كه رشتههای مهندسی سنتی؛ ازقبیل شیمی، راه و ساختمان، برق، مكانیك و… پاسخگوی كلیه مسائل این سیستم ها نمیباشند چرا كه هر كدام از این رشتهها ویژگی خاصی را شامل میشوند اما مشكل عمدهای كه وجود دارد ارتباط میان این رشتهها و تعیین جایگاه دقیق و درست آنها در كنار هم در صنعت است كه از همین جا نیاز به یك ارتباط دهنده احساس میشود؛ كه برای جبران چنین كمبودی در قرن بیستم و به ویژه در چند دهه اخیر از پیوند رشتههای علوم، مدیریت، اقتصاد و رشته های مهندسی، رشته جدیدی به نام مهندسی صنایع بهوجودآمدهاست كه وظیفه یك ارتباط دهنده بین رشتههای مختلف را به عهده دارد؛ طبق تعریف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ؛مهندسی صنایع رشتهای است که با طراحی، بهبود و پیادهسازی سیستمهای یکپارچه از افراد، مواد، اطلاعات، تجهیزات و انرژی مرتبط میباشد. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در رشته ریاضی و طبیعی، اجتماعی و طراحی بنا شده است تا به کمک این علوم و قوانین به ارزیابی نتایج حاصل از سیستمهای یکپارچه بپردازد.
رشته مهندسی صنايع به اين دليل كه زمينههای گوناگون فعاليتهای توليدی و خدماتی را با ديد کلی موردتوجه قرار میدهد؛ افزايش بهرهوری و بهبود فرآيندها نقش مؤثری را میتواند ايفا كند. از آنجا كه ايران جزو كشورهای در حال توسعه است از سویی با افزايش مصرف داخلی، نياز به توسعه ابزارهای توليد و يا بهبود روشهای توليد و افزايش بهرهوری به منظور استفاده مناسبتر از منابع توليد به شدت احساس میشود و از سوی ديگر، كشور وارد عرصههایی از خدمات میگردد كه تاكنون تجربه آن را نداشته و در هر دو زمينه، مهندسي صنايع و سيستم، نقش مؤثری ايفا میكنند؛ بنابراين نياز كشور به اين رشته، هماكنون بسيار زياد بوده و در آينده نيز همچنان ادامه و افزايش خواهد داشت.
مهندسان صنایع در ایران عمدتاً کار مهندسی صنایعی نمی کنند و در حوزه کار مدیریت وارد شدهاند. بین مهندسی صنایع ومدیریت مرزهای مشخصی وجود دارد؛ اولاًمهندسان صنایع عمدتاً باید به مسائل مدیریت عملیات مثل برنامه ریزی تولید بپردازند؛ ثانیاً ابزارهای مهندسان صنایع عمدتاً ریاضی و کمی و ابزارهای مدیریت عمدتاً کیفی و رفتاری است. به نظر می رسد چون کارکردن در حوزه اول سخت است مهندسان صنایع کارهای سهل و ممتنعی مثل برنامهریزی استراتژیک، سازماندهی و سیستمهای اطلاعات را ترجیح میدهند و علاقهای به کارهای تحقیق در عملیاتی و آماری که قلب تخصصی مهندسی صنایع است ندارند.
رئيس مهندسی صنايع، سرپرست امور سازمانی، رئيس امور برنامه ریزی و بودجه، سرپرست امور سازمانی، رئيس وام و سرمايه گذاری، رئيس برنامهریزی و تحليلهای مالی، سرپرست آمار و گزارشهای تطبیقی، رئيس امور راهاندازی طرحها، سرپرست هماهنگی و پشتيبانی تداركاتی، رئيس مهندسی فرآيند، كارشناس ارشد بودجه و كنترل هزينه، سرپرست برنامهريزي، سرپرست كنترل و پيشرفت برنامهها، رئيس برنامهريزی و كنترل پروژه، تحليلگر سيستم، مهندس برنامهريزی، كارشناس ایمنی، كارشناس تشكيلات و روشها، مدير پروژه، مدير انتقال تكنولوژی، رئيس تعمير و نگهداری، برنامهريز و سرپرست بانك اطلاعاتی، مسئول سيستمهای پشتيبانی مديريت، مدير تكنولوژی، برنامهريز توليد و رئيس سالن توليد و…
تیم کوک : مدیرعامل و عضو هِییت مدیره شرکت اپل
محمود احمد پور داریانی : پدر علم کارآفرینی ایران
محمد حسین سلیمی نمین : بنیانگذار نوآوری نظام یافته )TRIZ )در ایران
حسن تهرانی مقدم : پدر صنعت موشک ایران
علیرضا آزمندیان : بنیانگذار علم تکنولوژی فکر در ایران
لاله صدیق : قهرمان اتومبیل رانی ایران و خاورمیانه
عادل فردوسی پور : مجری برنامه نود
پژمان بارغی : بازیگر
لطفا مشروط نشید! ممکنه پیش خودتون بگید اوووووو! من کجا و مشروطی کجا؟؟؟؟ اما اینجوریام نیست با یه ذره غفلت وکمکاری به شدت به مشروطی نزدیک میشی؛ به همین راحتی! حتی اگه همیشه درست عالی بوده ومعدل دبیرستانت خیلی بالا بوده… باید حواستون جمع باشه که درس خوندن تو دانشگاه با دبیرستان خیلی فرق داره، آره خیلیامون تو دبیرستان با4 شب درس خوندن معدلمون از 18 پایین نمیومد ولی ترم اول که گذشت تازه فهمیدیم اینجا با یکی دو هفته درس خوندن حتی پاس شدنم در کار نیست چه برسه به نمره ی بالا! لطفا نذارید درساتون رو هم جمع بشه و حجمش از دستتون در بره یه برنامه بریزید و هر هفته یه نگاهی به جزوه و کتاباتون بندازید… لطفا رو امتحان میانترم خیلی حساب باز کنید!نصف نمره)واسه اکثر دروس(مربوط میشه به میانترم و از میانترم خیلی راحت تر از پایانترم میشه نمره گرفت و معدل رو بالا برد…
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
خلاصهترین تعریف فریلنسرینگ،کارکردن برای خودتان میباشد.
امروزه بسیاری ازمردم در زمینهی فریلنسینگ مشغول هستند.عمدهی دلایل آن عبارت است از:
1. توان زمانبندی شخصی برای پرداختن بهکار
2. توان انتخاب لوکیشن و مکان اجرای شغل،حتی در خانه
3. نبود مقام بالاتر درکنار شما ( شما رئیس خودتان هستید.)
فریلنسر کسی است که دریک حرفه مانند عکاسی،نویسندگی،طراحی وب،گرافیک و … مهارت دارد و بهصورت پروژههای آزادانه با دیگران کار میکند.او طبق قوانین خودش کار میکند و اکثر مواقع، کارش را دراتاقی در خانهی خودش انجام میدهد.
فریلنسر کسی است که کار یا پروژه ای با زمان محدود را به کارفرمای خود ارائه میدهد. هیچگاه یک فریلنسر به صورت دائمی کاری را انجام نمیدهد.برای مثال،بیشتر فریلنسرها بر روی پروژههایی محدود کارمیکنند، که پس ازتحویل پروژه یا کاربه کارفرما، دیگر رابطهای با کارفرما ندارند.معمولاً بیشتر فریلنسرها به صورت فردی بر روی پروژه کار میکنند و فریلنسری،یک شغل انفرادی است.
فریلنسرها به صورتهای متفاوتی کارمیکنند.بعضی از فریلنسرها برای انجام پروژه، هزینه ای را به صورت بیعانه دریافت میکنند و بعضی دیگر، کل مبلغ پروژه را به صورت یکجا دریافت میکنند.این یک مسئلهی شخصی است و به فریلنسر برمیگردد.
عدهای فکرمیکنند فریلنسرها به صورت رایگان کارمیکنند؛اما این تصور کاملاً اشتباه است. فریلنسرها هرچه بیشتر در زمینهای که درآن تخصص دارند تجربه کسب کنند، میتوانند نرخهای بالاتری برای کار خود پیشنهاد کنند.
اگر بخواهیم درآمد یک طراح وب فریلنسر را بازبینی کنیم (در صورت شهرت متوسط )،میتوان گفت که او میتواند چندین برابر درآمدی که یک شخص، دریک شرکت شخصی در میآورد را به دست آورد.اما اینکه درآمد ثابتی ندارد،میتواند کمی سخت باشد؛البته با پس انداز و سپردهگذاری،میتوان جلوی این مشکلات را گرفت.
بهطورکلی فریلنسرها از تنوع کاری زیادی نسبت به کارمندان برخوردارهستند. بدون درنظرگرفتن نیاز به یک درآمد ثابت ، معمولاً آزادی عمل بیشتری برای انتخاب زمان کاری خود دارند.تجربهی کارهای متفاوت، پروفایل آنها را میسازد و درنتیجه، شبکهای از مشتریان برای خود تشکیل میدهند تا پروژههای جدیدی را دردست بگیرند.
معمولاً فریلنسرها آزادی عمل زیادی دارند واز نظر زمان و مکان بهصورت مستقل عمل میکنند. برای مثال ،فریلنسرها میتوانند درمنزل یا دفترکار،در روز یا شب،بدون داشتن هیچ محدودیتی،کارکنند.
اکثر فریلنسرها رابطهی خوبی با خانوادهی خود دارند؛چون اکثراوقات درمنزل هستند و کارشان را ازآنجا دنبال میکنند.
فریلنسینگ، سادهترین راه برای این است که رئیس خود باشید.شما میتوانید با تعهد و جدیت خود، دراین کارموفق شوید.هدف کار فریلنسینگ، باید برای شما بسیار روشن باشد. شما نمیتوانید کاری را بدون داشتن هدف شروع کنید.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
تحلیل هرعامل سیاسی مانند:سیاستهای تجاری،تغییرات دولت، فشارهای خارجی وبازارها وتعرفههای تجاری،دراین بخش انجام میشود.
رشد اقتصادی،نرخ ارز،نرخ تورم،نرخ بهره، درآمد مصرف کنندگان،نرخ بیکاری و…عواملی ازاقتصاد هستند که ممکن است، تأثیرمستقیم یا غیرمستقیم،بریک سازمان داشتهباشند وتعادل عرضه وتقاضای آنرا بههم بزنند.
توجه به فرهنگ مردم،باعث رشد کسب وکار شما میشود.انتظارات شغلی،سبک زندگی،سطح تحصیلات،نگرشها وفقر،تعهد کار واخلاق کاری و…چند مورد ازعوامل اجتماعی هستند.
دریک کسب وکار،عوامل فناوری هم بر مصرف کنندگان وهم برخود شرکت تأثیردارد.دراین بخش،باید به این فکرکنید که چگونه میشود با فناوری جدید،مشتریهای بیشتر پیداکنید یا اینکه چگونه برای مشتریها، تجربهی بهتری ایجاد کنید.
تحلیل اطلاعاتی درمورد شرایط آب و هوایی،بارش برف وباران،آلودگی هوا،گازهای گلخانهای وهرنوع مسئلهی زیست محیطی وطبیعی،که به کسب وکارشما مربوط میشود،دراین بخش قرارمیگیرد.
بعضی ازقوانین کشورمثل:قانون کار،قانون مالیات،تأمین اجتماعی ویاهرقانونی که مربوط به کسب وکاراست،درگروه عوامل سیاسی جای نمیگیرد وجزءعوامل قانونی است.
اگرمیخواهید با یک کشوردیگر کارکنید،باید قوانین آن کشور را به خوبی بدانید.
گام اول:فکر کنید.
درهربخش،عواملی که فکرمیکنید برکارتان اثرمیگذارد را پیدا کنید.
گام دوم:تحقیق کنید.
حالا باید دربارهی هرعامل،تحقیق کنیدواطلاعات مربوط به آنرا یادداشت کنید.
گام سوم:تحلیل کنید.
دردومرحلهیقبلی،اطلاعات مفید زیادی جمعآوری کردیم.حالا وقت آن است که ازبین آنها، فرصتها وتهدیدهای کسب وکارمان را پیدا کنیم.
گام چهارم:تصمیم بگیرید.
زمانیکه کارتجزیه وتحلیل تمام شد،وقت برنامهریزی است.شما میتوانید اطلاعات ونتایجی که بهدست آوردید را درتدوین استراتژی بازاریابی،برنامهریزی برای کمپینهاو…استفاده کنید.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
ذات و شاکلهی مهندسی صنایع به وسیلهی مدیریت کردن،رهبری و تجربه به وجود میآید. بنابراین دانشجو،باید به محیط کار برود حتی اگر هفتهای یکبارباشد و درنتیجه،این کار،باعث میشود تا توانمندیهای خود را بشناسیم.
ما باید با اساتید ارتباط برقرار کنیم ونیازهایخودرا با استاد مطرح کنیم،که برای اینکار هم سماجت لازم هست واین سماجت،نه تنها برای استاد بلکه برای هرفرد یا هرکاری باید وجود داشتهباشد تا به موفقیت برسیم که در دانشجوها کم هست.
ما در کار نباید به مسائل مالی توجه کنیم،بلکه باید به اینکه چقدر اثربخش بوده وبر محیط پیرامون اثرگذاشتهایم توجه کنیم و اینکه چقدر ازما به نیکی یاد میشود.درنتیجه به قول معروف گندم را بکارید برای گندمش،کاه همراهش میآید.وقتی به سمت توانمندشدن بروید، پول و رفاه هم همراهش میآید.
بعضی از افراد فکر میکنند که برای کسب درآمد وآسایش،بهترهست که به خارج از کشور بروند ولی درآنجا همهی افراد در سطح بالایی از کارایی و تخصص هستند که در اینجا کمتراست و درنتیجه در آنجا مجبورهستند دوشیفت کارکنند،تا به درآمد یک شیفت درایران برسند.در نتیجه،در ایران فضای کاری زیاد هست و رقابت کم.ولی آنجا رقبا افراد توانمندی هستند و کار دشوارهست. بعضی از افراد فکر میکنند که برای کسب درآمد وآسایش،بهترهست که به خارج از کشور بروند ولی درآنجا همهی افراد در سطح بالایی از کارایی و تخصص هستند که در اینجا کمتراست و درنتیجه در آنجا مجبورهستند دوشیفت کارکنند،تا به درآمد یک شیفت درایران برسند.در نتیجه،در ایران فضای کاری زیاد هست و رقابت کم.ولی آنجا رقبا افراد توانمندی هستند و کار دشوارهست.
دانشجوهای الان نسبت به دانشجوهای قدیم،هوش وذکاوت بالایی دارند ولی انگیزه وارادهی کمی دارند واین تفاوت، به علت احساس راحتی افراد و نداشتن ترس و نگرانی هست و برای رفع آن، خانواده نقش حساس و مهمی دارند تا در آنها انگیزه ایجادکنند و راه درست را به آنها نشان دهند.
اولین مهارتی که همه جا به آن نیازدارید کاربا نرم افزار هست. کارهایی مثل:زمانبندی،مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و فروش،که همه جا نیازهست ولازم هست که بلد باشید و نرم افزارهایی مثل ورد،مینی تب ،اس پی اس اس و اکسل پرکاربرد هست و لازم هست که بلد باشید.
ابتدا باید انگیزه درخودتان ایجاد کنید و به خودتان باور داشتهباشید.بعد باید هدف داشته باشید؛یعنی برنامه داشتهباشید و در راستای آن مطالعه کنید و با دیگران مشورت کنید وحتماً مدیریت زمان داشته باشید و ازوقت، درست استفاده کنید که این ،فرق یک فرد توانمند و موفق با بقیه هست.
در سالهای اخیر،برنامهنویسی به یک موضوع بسیار مهم،درسطح بینالمللی تبدیل شدهاست؛به طوری که بهتازگی یادگیری آن درمدارس آمریکا اجباری شدهاست.
در جهان عدهای محدود هستند که میدانند چهطور سایت گوگل،جواب هر سؤالی را در کمتر از کسری از ثانیه میدهد!درک این حقایق تنها با آشنایی با برنامهنویسی میسّر است.
وابستگی ما به تکنولوژی روزبهروز افزایش مییابد. کودکان دردنیای بسیارمتفاوت از دنیای والدین درحال رشد هستند.تلفن همراه،کامپیوتر،یوتیوب و… در زندگی روزانهی آنها وارد شدهاست.حتی اسباببازیها نیز دیجیتالی و بسیار برنامهپذیر شدهاند.این بسیار اهمیت دارد که بدانیم،چهطور از آنها استفاده کنیم و منطق ساخت آنها چیست.
طبق آمار درسالهای گذشته،هفت میلیون فرصت شغلی برای برنامهنویسی،فراهم شدهاست که افرادی که مهارت لازم برای برنامهنویسی را دارند،میتوانند ۱۲درصد بیشتر از سایر افراد،جذب بازار کار شوند.
اهمیت برنامهنویسی در۵ دستهی شغلی به طور واضح مورد تحلیل قرار میگیرد:
مهارت حل مسئله،یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر انسانی در دنیای امروزه باید داشته باشد؛زیرا هرروز با مشکلات و مسائل مختلفی مواجه میشود که باید آنها را حل کند.حل مسئله و پیدا کردن راه حلها،دقیقاً چیزی است که شما در فرآیند یادگیری برنامهنویسی،به آن مسلط خواهید شد.
بدیهیاست که برای داشتن یک موقعیت شغلی مناسب،به تخصص بیشتری نیازدارید.اهمیت برنامهنویسی دربرنامههای محاسبات ریاضی،بسیار دیدهمیشود ویکی ازبهترین گزینههایی است که افراد میتوانند بهصورت ترکیبی پیش ببرند.
برای دیدن پست مربوط به این مقاله کلیک کن
در قدم بعدی،هفت بخش تکنیک اسکمپر را جلویتان بگذاریدو یکی یکی درهمهی بخشها شروع کنید به طرح کردن سؤال در مورد محصول مورد نظر.طوفان فکریانجام بدهید وتا میتوانید سؤال استخراج کنید.جواب این سؤالات را هم بنویسید.
جوابهایی را که نوشتهاید،بخوانید.آیا دربین آنها موردی وجود دارد که قابلیت تبدیلشدن به یک راهحل خوب را داشتهباشد؟آیا گزینههایی میبینید که بشود به کمک آنها یک محصول جدید ابداع کرد یامحصول فعلی را بهبودبخشید؟اگر جوابتان مثبت بود،میتوانید روی آنها فکر کرده وکمی بیشتر رویشان کار کنید.
دراینجا نمونههایی میبینید ازسؤالاتی که میتوان در هرکدام از هفت بخش تکنیک اسکمپر طرح کرد: